ایالات متحده در سال ۲۰۲۱، عراق را موظف کرده بود تا سال ۲۰۲۸ واردات گاز از ایران را به صفر برساند. با این حال، در دوران ریاستجمهوری جو بایدن، این الزام چندان جدی پیگیری نشد و بغداد در سال ۲۰۲۴ قرارداد واردات گاز از ایران را برای مدت پنج سال دیگر تمدید کرد. اما با بازگشت ترامپ به قدرت، این سیاست بار دیگر به یکی از محورهای اصلی فشار آمریکا بر ایران تبدیل شده است.
بر اساس قرارداد موجود، ایران میتواند روزانه تا ۵۰ میلیون مترمکعب گاز به عراق صادر کند، اما در عمل به دلیل محدودیتهای تحریمی و شرایط بینالملل، مقدار کمتری گاز به عراق صادر میشود. برخی کارشناسان معتقدند تنها حدود ۱۵ میلیون مترمکعب در روز گاز به نیروگاههای برق این کشور ارسال میشود. این میزان، حداقل نیاز روزانه عراق است، اما در شرایط کنونی به سقف واردات از ایران تبدیل شده است.
دولت عراق با استفاده از ادبیات «تنوعبخشی به منابع انرژی»، عملاً مسیر کاهش وابستگی به گاز ایران را آغاز کرده است. «سعید جاسم»، مدیر بخش سوخت وزارت برق عراق، در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه اعلام کرده است:
«اراده سیاسی در دولت عراق برای تنوعبخشی به منابع وارداتی شکل گرفته است.»
به گفته مقامات عراقی، بغداد سه گزینه اصلی برای واردات گاز پیش رو دارد: ایران، ترکمنستان و قطر. ایران هماکنون اصلیترین تأمینکننده گاز این کشور است، اما دولت عراق آشکارا از کاهش تدریجی واردات از تهران سخن میگوید.
در سال ۲۰۲۳، بغداد با ترکمنستان قراردادی برای واردات گاز امضا کرد که قرار بود از طریق خطوط لوله ایران انجام شود. این مسیر، در شرایط جنگ روسیه و اوکراین، فرصتی تازه برای ترکمنستان بود تا صادرات گاز خود را افزایش دهد. با این حال، پس از روی کار آمدن ترامپ، واشنگتن با اشاره به استفاده از زیرساختهای ایرانی، فشار بر دولت عراق را افزایش داد و این قرارداد عملاً به حالت تعلیق درآمد.
در تازهترین تحول، دولت عراق در تاریخ ۸ آبان ۱۴۰۴ قرارداد مهمی با شرکت آمریکایی Excelerate Energy امضا کرده است. موضوع این قرارداد، احداث یک پایانه شناور بازگازسازی (FSRU) در بندر خورالزبیر در جنوب عراق است. ظرفیت این پایانه، ۱۵ میلیون مترمکعب در روز تعیین شده است؛ دقیقاً معادل حجم گازی که ایران در حال حاضر به عراق صادر میکند. این پایانه کمک میکند تا گاز LNG به گاز طبیعی و قابل استفاده تبدیل شود. عراق از ایران مستقیما گاز طبیعی دریافت میکرد، اما برای واردات گاز از قطر، نیاز به چنین پایانهای وجود دارد.
این پروژه قرار است امکان واردات گاز مایع (LNG) را فراهم کند و عملاً راه را برای جایگزینی واردات گاز از ایران با LNG وارداتی از قطر یا عمان هموار سازد. فاصله بندر خورالزبیر تا قطر حدود ۱۸۰۰ کیلومتر و تا عمان حدود ۲۴۰۰ کیلومتر است. نزدیکی قطر به عراق و روابط راهبردی دوحه با واشنگتن، احتمال انتخاب قطر بهعنوان تأمینکننده اصلی گاز عراق را تقویت میکند.
ایران سالانه بین یک تا دو میلیارد دلار از محل صادرات گاز به عراق درآمد دارد. اما با اجرای قرارداد جدید عراق با شرکت آمریکایی و فشارهای سیاسی دولت ترامپ، احتمال از دست رفتن این منبع درآمدی بسیار بالاست. توقف احتمالی صادرات گاز به عراق، نهتنها بر درآمدهای ارزی ایران تأثیر خواهد گذاشت، بلکه بر تراز انرژی منطقه و نفوذ سیاسی تهران در بغداد نیز سایه خواهد انداخت.
کارشناسان انرژی معتقدند که تصمیم عراق برای جایگزینی گاز ایران با LNG وارداتی، بیش از آنکه تصمیمی فنی باشد، پیامی سیاسی است. ایالات متحده تلاش دارد حضور اقتصادی و انرژی ایران در عراق را کاهش دهد و نفوذ خود را در بازار گاز خاورمیانه گسترش دهد.
در مقابل، هنوز موضع رسمی و شفافی از سوی مقامات ایرانی درباره این تحولات اعلام نشده است. پرسش مهم اینجاست که آیا تهران برای این سناریو آماده است؟ و آیا برنامهای برای جایگزینی بازار عراق یا حفظ سهم خود در صادرات گاز به این کشور تدوین شده است یا خیر.
در شرایطی که عراق گامبهگام به سمت واردات گاز از متحدان آمریکا پیش میرود، آینده روابط انرژی دو کشور در هالهای از ابهام قرار گرفته است؛ ابهامی که میتواند به یکی از چالشهای مهم سیاست خارجی و اقتصادی ایران در سالهای پیشرو تبدیل شود.
هشدار!
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
بررسی ادعای یک نماینده مجلس